چالش های حسابرسی داخلی در شرکت های ایرانی

چالش‌های حسابرسی داخلی در شرکت‌های ایرانی را می‌توان به چند دسته کلی تقسیم کرد:

1. چالش‌های مرتبط با محیط اقتصادی و سیاسی:

  • نوسانات اقتصادی: تورم بالا، نرخ ارز متغیر و تحریم‌ها، پیش‌بینی‌پذیری را کاهش داده و برنامه‌ریزی و ارزیابی ریسک را دشوار می‌کند. این امر می‌تواند بر ارزیابی دارایی‌ها، بدهی‌ها و عملکرد مالی شرکت تأثیر بگذارد.
  • تحریم‌ها: تحریم‌های بین‌المللی، دسترسی به بازارهای جهانی، فناوری و منابع مالی را محدود می‌کنند و پیچیدگی‌های بیشتری را برای حسابرسی داخلی ایجاد می‌کنند. حسابرسان داخلی باید اثرات تحریم‌ها بر عملیات و گزارشگری مالی شرکت را ارزیابی کنند.
  • مقررات پیچیده و متغیر: تغییرات مداوم در قوانین و مقررات، پیگیری و انطباق با آنها را برای شرکت‌ها و حسابرسان داخلی دشوار می‌کند.

2. چالش‌های مرتبط با حاکمیت شرکتی:

  • ضعف در ساختار هیئت مدیره: در برخی شرکت‌ها، هیئت مدیره به اندازه کافی مستقل و فعال نیست و نظارت کافی بر مدیریت و حسابرسی داخلی ندارد.
  • عدم استقلال واحد حسابرسی داخلی: در برخی موارد، واحد حسابرسی داخلی به اندازه کافی مستقل از مدیریت نیست و نمی‌تواند وظایف خود را به طور بی‌طرفانه انجام دهد.
  • فقدان فرهنگ پاسخگویی: در برخی شرکت‌ها، فرهنگ پاسخگویی و شفافیت به خوبی جا نیفتاده است و این امر می‌تواند مانع از عملکرد موثر حسابرسی داخلی شود.

3. چالش‌های مرتبط با منابع و تخصص:

  • کمبود نیروی متخصص: یافتن و حفظ حسابرسان داخلی با تجربه و دانش کافی در زمینه‌های مختلف، به ویژه در حوزه‌های تخصصی مانند فناوری اطلاعات، یک چالش اساسی است.
  • محدودیت منابع: واحدهای حسابرسی داخلی در برخی شرکت‌ها با محدودیت منابع مالی و انسانی مواجه هستند که می‌تواند بر دامنه و کیفیت کار آنها تأثیر بگذارد.
  • عدم دسترسی به فناوری‌های مناسب: استفاده از نرم‌افزارها و ابزارهای مدرن حسابرسی می‌تواند به افزایش کارایی و اثربخشی حسابرسی داخلی کمک کند، اما بسیاری از شرکت‌ها به این فناوری‌ها دسترسی ندارند.

4. چالش‌های مرتبط با فرهنگ سازمانی:

  • مقاومت در برابر تغییر: پیاده‌سازی پیشنهادات حسابرسی داخلی ممکن است با مقاومت از سوی برخی مدیران و کارکنان مواجه شود.
  • عدم آگاهی از اهمیت حسابرسی داخلی: در برخی شرکت‌ها، اهمیت و نقش حسابرسی داخلی به درستی درک نشده است و این امر می‌تواند منجر به عدم حمایت کافی از این واحد شود.

مثال‌های عینی:

  • شرکتی که به دلیل تحریم‌ها، مجبور به تغییر تامین‌کننده مواد اولیه شده و با مشکلاتی در کیفیت مواد اولیه و افزایش هزینه‌ها مواجه می‌شود. حسابرسی داخلی باید این تغییرات و اثرات آن بر عملکرد شرکت را ارزیابی کند.
  • شرکتی که به دلیل نوسانات نرخ ارز، زیان قابل توجهی را متحمل می‌شود. حسابرسی داخلی باید اثربخشی سیستم‌های مدیریت ریسک مرتبط با نرخ ارز را ارزیابی کند.
  • شرکتی که به دلیل ضعف در کنترل‌های داخلی، با موارد تقلب و سوء استفاده مواجه می‌شود. حسابرسی داخلی باید نقاط ضعف را شناسایی و راهکارهایی برای تقویت کنترل‌های داخلی ارائه دهد.

با درک این چالش‌ها و اتخاذ راهکارهای مناسب، شرکت‌های ایرانی می‌توانند اثربخشی حسابرسی داخلی خود را افزایش داده و به اهداف استراتژیک خود دست یابند.

دیدگاه شما